سلام كاوه جان
خوبي ؟
چند بار آنلاين بودم و نتونستم باهات صحبت كنم . شرمنده .
اون روزي كه اين داستان رو خوندم خوب يادمه . تو نوشتن داستانهاي تاريخي جداً خوبي ، باره طنزي هم كه بهش مي دي باعث ميشه آدم بيشتر لذت ببره .
اميدوارم همه چي خوب باشه واست . و شاد باشي .
بيشتر آپ كن . تو كه هميشه كلي نوشته آماده داري .
نكنه اينقدر زياد شدن كه انتخاب كردن واست سخته . به هر حال اين وبلاگ سريعترين راه خبر گرفتن از تو واسه منه . هميشه منتظر نوشته هاي تازه ت هستم .
از ژست قبليت هم خيلي خوشم اومد . حس مي كنم اتفاقات تازه اي داره تو نگرشت مي افته . مثل يه جور ژوست انداختن .
بدرود .