salam.man Mohammad esfahaniro doosesh daram, aksare ahangash ghashange.na yeki 2tash
1:
بانام و ياريش و بادرود بر سوما كه مي نويسد!
نخست برخود بايسته مي دانم از رايي كه برايم "از ميان روشني هاي شب" گذاشتي سپاس گزاري كنم .
نمي دانم شوند اين سهش چيست ليك راي سوما بر نوشته هاي فروغ هميشه ورجاوند بوده و بي گمان خواهد بود.
هنگامي كه از نوشته هاي فروغ بر دل سوما نمي نشيند € واژه هايش از نيروي نوشتن من مي كاهد ناخواسته...! و گاه كه مي تواند با آن ها پيوندي سهش كند نيرويي است شگرف بر دستان فروغ براي نوشتن نوشته اي ديگر....!
ديگر بايست پيرامون اين نوشته سخن گويم:
با خواندن اين نوشته به سوما باليدم چراكه خرد براي زندگي گذراندنش جايگاه نخست دارد و فروغ هميشه به دل راه داده در نخست...!
اين بخش از نوشته به من در هنگامه اي تلنگر خوشايندي زد :
( نخست خردورزي سپس دلبستگي...!)
سديگر اينكه از نوشتن دوباره ي سوما بي نهايت شادمان شدم هرچند مي دانم گرفتاري هاي روزمره اش سدي است بر اينكه بيايد و از ميان روشني هاي شب گام نهد.
در پناه اورمزد :
شادزي
فروغ ف
سلام
از جوابت ممنونم .اميدوارم موفق باشي .
درود سوماي خوبم:
عادت ندارم نا خوانده برايت بنويسم .
خواهم خواند و برايت خواهم نوشت....
تا درودي ديگر بدرود