• وبلاگ : آتشي كه بر پا شد
  • يادداشت : من پارسي مينويسم،پس هستم
  • نظرات : 4 خصوصي ، 4 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    حرفات همهمتين اما گلم ما نياز به يه بستر تازه داريم.....

    به نفس عميق توي فارسي ...

    من هم مي دونم كه بايد نثر و فرهنگ رو نگه داشت ...

    اما اين نثر پوسيده است بايد يك دم مسيحا ي باشه تا دوباره جون بگيره ...

    بايد بشكنيم تا دوباره درست كنيم .

    يعني اون چيزي كه شاملو مي گه ...

    نثر جديد كلمه جديد مي خواد ...

    مردم كوچه بازار به خوبي تو حفظ نمي كنن كلمات رو پس بيا به تغييرات سمت جديدي بديم ...

    تو چرا به اين نثر زيبا اما پر تكلفت يه جون تازه نمي دي ...

    اين زبون صميمانه نيست ...

    ببخشيد كه حرفم رو زدم اما باور كن ما نياز مند يه نثر صميمي تر هستيم ...

    لذت بردم ...

    به روزم بيا

    + مهتاب 

    درود

    مثل هميشه دل نشين و زيبا، بر دل نشيند. هر روز به اميد خواندن گفتارينه اي نو از شما بپاي اين تارنگار مي آيم و مي روم و امروز خرسندم از خواندن آن، هر چند دلگير بودم . با اينكه پاسخي براي پيامي از كه پيش گذاشته بودم دريافت نكردم ، بزرگواري نمودم و پيامي ديگر گذاشتم.

    به اميد آنكه شايد پاسخي دريافت كنم.

    بدرود

    درود

    سخنانت همواره دلنشين بوده

    اين يكي كه ديگه خيلي عالي بود همه بهش نياز داشتيم

    به ما هم سري بزن

    پيروز باشي

    بنام ايران

    بنام قانون

    و

    بنام آزادي وعدالت اجتمايي

    هم ميهن نازنينم حامل پيام درود و سلامهاي گرم از خاستگاه شمس و زرتشت ايرانمان به پيشگاهتان مي باشم بر خويش وظيفه ديدم تا بدين نحو عرض ارادتي نموده وبعنوان يك هم وطنتان برايتان بنگارم كه ايرانمان به داشتن فرزنداني چونان شما فرزانگان بر خود مي بالدو افتخار مي نمايد نمي دانم شما در كدامين گوشه در اين كره خاكي مي زييد به هر حال هر كجا كه باشيد برايتان آرزوي سر بلندي وموفقيت و خوشبختي خوا هانم در پناه

    اهورا مزدا ايران وايراني شاد وسلامت زييد پاينده ايران رحيم يك آهنگري درد آشناي از تبريز پير ايرانمان6/7/1386